به گزارش خبرنگار مهر، اعظم راودراد جامعهشناس و استاد گروه ارتباطات و معاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است، وی مدرک کارشناسی در رشته علوم اجتماعی و کارشناسی ارشد در رشته جامعه شناسی از دانشگاه تهران و دکترا را در رشته جامعه شناسی هنر از دانشگاه وسترن سیدنی استرالیا (۱۳۷۵) اخذ کرد. او بیش از ۸۰ پژوهش و پایان نامه در موضوع سینما دارد و در بسیاری از جلسات مربوط به مباحث سینما و تلویزیون به عنوان یکی از شاخصترین کارشناسان این عرصه حضور داشته و به ارائه نظرات جامع و موثر خود پرداخته است.
با این پژوهشگر و عضو شورای سیاستگذاری جایزه پژوهش سینمایی سال درباره اهمیت پژوهش در سینمای امروز گفتگو کردیم که در ذیل می خوانید:
*چه چیزی باعث شد به این نتیجه برسید که ضرورت دارد پژوهش در سینمای امروز وجود داشته باشد؟
- اینگونه نبوده که ما به این نتیجه برسیم که پژوهش در سینمای ایران ضرورت دارد، چرا که ما در رشتههای مختلف، پژوهش سینمایی داشتهایم ولی خیلی به آن توجه نشده است. در واقع باید گفت ضرورت دارد که ما به پژوهشهای سینمایی توجه کنیم، با این نگاه که در بین جایزههای هفته پژوهش چیزی به نام جایزه پژوهش برتر سینمایی سال نداریم و در مورد این موضوع بحث کردیم.
سینما واقعا نیاز به پژوهش دارد و ما با توجه به پژوهشهایی که در این حوزه انجام شده و جایزهای که برای آن در نظر میگیریم، اهمیت پژوهش در سینما را گوشزد میکنیم. بنابراین سینماگران باید بدانند که با استفاده از پژوهشهای سینمایی میتوانند کیفیت کار خود را بالا ببرند و در مجموع، پژوهشهای سینمایی میتوانند به سینما کمک کنند تا از نظر کیفی ارتقا پیدا کند.
در واقع این پژوهشها به صورت جداگانه کار خود را انجام میدهند و فضای سینما هم جداگانه کار خودش را انجام میدهد و ارتباطی بین آنها برقرار نشده است. بحث این است که اگر این ارتباط برقرار شود از هر دو جهت مفید است، یعنی هم سینما میتواند با توجه کردن به پژوهشهای سینمایی در حوزههای مختلف از جمله حوزه علوم اجتماعی، وضعیت بهتری را برای خود رقم بزند و هم حوزه علوم اجتماعی بهتر میتواند سینما را بشناسد و آثار آن را تحلیل کند تا به شناخت بهتری از جامعه برسد. بنابراین در واقع هدف ما یک نوع توجه دادن به اهمیت پژوهشهای سینمایی و ایجاد ارتباط میان حوزههای مختلف علمی با یکدیگر است.
*رویکرد سینمای آینده را نسبت به مسیر تحول جامعه چگونه ارزیابی میکنید؟
- بحث من فقط به سینمای آینده اختصاص ندارد. به نظر من سینما با جامعه خود یک رابطه تنگاتنگ دارد. سینماگران ما در خلاء زندگی نمیکنند و فیلمهای ما در خلاء ساخته نمیشوند. به هرحال این ها به شرایط مختلف و دورههای مختلف جامعه بستگی دارد و سینماگران راجع به مسائل مختلف، دیدگاهها و نظرهایی دارند که این دیدگاهها و نظرات، صرفا نظرات شخصی تلقی نمیشود بلکه در واقع دیدگاههای گروههای مختلف اجتماعی تلقی میشود که در این جامعه زندگی میکنند و راجع به مسائل مختلف نظر دارند که به دست یک هنرمند در سینما خود را نشان میدهد.
سینما فقط بیانگر وضعیت جامعه نیست بلکه آن را تحلیل میکند و راههای رو به آینده را هم نشان میدهد.
اگر وجود رابطه متقابل میان سینما و جامعه را بپذیریم، رابطهای که هم در گذشته وجود داشته و هم در حال حاضر وجود دارد، پس قابل پیش بینی است که در آینده هم وجود داشته باشد اما بحث این است که آیا سینما صرفا آنچه را که در جامعه وجود دارد به نمایش میگذارد و هیچ نگاه آیندهنگرانه و یا نگاه تحولطلب یا تغییرطلبی ندارد؟
به این سوال میشود اینگونه جواب داد که سینما در واقع هر دو کار را انجام میدهد. از یک طرف آنچه را که در جامعه وجود دارد در قالب اثر هنری توصیف و تحلیل میکند و از طرف دیگر، راه های جدید را نیز در فرم و قالب هنری پیشنهاد میکند. بنابراین سینما فقط بیانگر وضعیت جامعه نیست بلکه آن را تحلیل میکند و راههای رو به آینده را هم نشان میدهد. فیلم به دلیل جنبههای هنری که دارد، به صورت غیر مستقیم همه این کارهایی که به آن اشاره داشتم را انجام میدهد. یعنی خیلی رک و صریح توصیف و تحلیل نمیکند و راهکار پیشنهاد نمیدهد، بلکه در قالب هنر این کار را انجام میدهد و مخاطب را از نظر زیباییشناسی تحت تاثیر قرار میدهد. این تاثیرگذاری به صورت غیرمستقیم است و شاید از روش بیان مستقیم هم بهتر باشد.
*سینما چه کمکی میتواند به مشکلات امروزی مردم بکند و چقدر میتواند در دولت و کشور تاثیرگذار باشد؟
- فکر میکنم که اینجا دو بحث مطرح است. یکی بحث سینما به عنوان هنر و سرگرمی و دیگری هم بحث اینکه سینما از نظر محتوایی چه کاری میتواند انجام دهد. سوال شما به موضوع دوم مربوط است. از نظر محتوایی، همان طور که در بحث قبل توضیح دادم، به دلیل رابطه تنگاتنگی که سینما با جامعه دارد میتواند ما و جامعه را به خودمان بشناساند تا بتوانیم ایرادهای مان را ببینیم و برطرف کنیم و شرایط جامعه را بهتر کنیم. علاوه بر این، سینما از نظر فرهنگی هم میتواند به جامعه کمک کند. ما اگر یک سینمای قوی داشته باشیم، سینمایی که هم از نظر کیفیت و ارزش های زیباشناختی قوی باشد و هم مسائل مختلف جامعه را به صورت عمیق بیان کند و هم آنقدر تنوع داشته باشد که ژانرها و مضامین زیادی را پوشش دهد، آنگاه فرهنگ عمومی جامعهمان هم ارتقا پیدا میکند. از طرف دیگر سینما یکی از نمودهای فرهنگی جامعه است و هر چقدر پیشرفته تر باشد، نشان دهنده فرهنگ پیشرفته جامعه نیز هست. بنابراین با رشد سینما به ترتیبی که گفتم، در واقع زیست اجتماعی و روابط اجتماعی ما و در کل جامعه ما ارتقا پیدا میکند.
*برای رسیدن به اهداف بزرگی که برای جشنواره پژوهش در نظر دارید، قطعا حمایتهایی لازم است. این حمایتها چگونهاند و انتظار شما چیست؟
- یکی از مهمترین نیازهایی که ما داریم برقراری ارتباط بین هنرمندان و دانشگاهیان است، زیرا به هر حال موضوعات آثار فیلمسازان به بعضی از رشتههای علمی ارتباط پیدا میکند. فیلمسازان به ارتباطهای بیشتری با پژوهشگران نیاز دارند تا بتوانند از دانش و آگاهی آنها استفاده کنند. سینماگران برای دقیق تر شدن در طرح موضوعات مختلف، نیاز دارند که آن ها را خوب بشناسند. از آنجا که شناخت همه انواع موضوعات از عهده یک فرد، از جمله سینماگر، خارج است، متخصصان و اندیشمندان رشتههای مختلف علمی در موارد مقتضی میتوانند در نقش مشاور به کمک بیایند. برای مثال در مورد فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» مباحث حقوقی مفصلی بین تحلیلگران راه افتاده بود و میگفتند اگر روی این بحث های حقوقی قبل از ساخته شدن فیلم فکر میشد شاید فیلم خیلی بهتری ساخته میشد و یک سری نقطه ضعفهایش از بین میرفت.
در سال گذشته یک برنامه مشترک داشتیم بین مدرسه ملی سینما و دانشکده علوم اجتماعی که فیلمهای سینمایی اکران روز را برای مخاطبان پخش میکردیم و سپس دو نفر از علمای علوم اجتماعی و یک منتقد سینما فیلم را تحلیل میکردند، آنجا ارتباط برقرار کردن بین این دو دسته مشکل بود.
خیلی از فیلمها هستند که وقتی آنها را تماشا میکنیم، هر کسی به تناسب حرفه خاص خودش که در آن آگاهی بیشتری دارد، متوجه ایراداتی میشود. برقراری این ارتباط بین هنرمندان و دانشمندان خیلی لازم است و حامیان باید شرایطی را پیش بیاورند که این ارتباط بتواند به بهترین نحو برقرار شود. به عنوان مثال ما در سال گذشته یک برنامه مشترک داشتیم بین مدرسه ملی سینما و دانشکده علوم اجتماعی که فیلمهای سینمایی اکران روز را برای مخاطبان پخش میکردیم و سپس دو نفر از علمای علوم اجتماعی و یک منتقد سینما فیلم را تحلیل میکردند. آنجا به قدری ارتباط برقرار کردن بین این دو دسته مشکل بود که من در یک بحثی مطرح کردم و گفتم مثل این است که ما مردان مریخی و زنان ونوسی را جمع کردهایم یک جا و با هم صحبت میکنیم. هیچ کدام حرف یکدیگر را نمیفهمیم و هر کس دیگری را متهم میکند که تو چرا فیلم را از این زاویه میبینی.
این رابطهها اگر برقرار شود به رشد بهتر سینما کمک میکند و سازمانهایی مثل وزارت ارشاد یا سازمان سینمایی یا مدرسه ملی سینما و گسترش چنین برنامههایی که باعث نزدیک شدن این دو گروه به هم میشود آن ها را در بستر مباحثات مشترکی قرار میدهد به حدی که بتوانند روی فیلمها حرف بزنند و بعد از آن بتوانند در حوزه سینما به هم کمک کنند.
این نهادهای حمایتکننده میتوانند روی این برنامهها به طور جدی کار کنند و به صورت مداوم چنین برنامههایی را ترتیب دهند. به هر حال نیاز است که این ارتباط برقرار شود به خصوص که منتقدان سینمایی ما اغلب در مورد کیفیت هنری فیلم یا فیلمنامه صحبت میکنند و روی فیلم بحث میکنند در حالی که سینما فقط این نیست و ما میتوانیم ابعاد اجتماعی آن را با استفاده از رویکردهای دیگری در حوزههای علوم مختلف بحث کنیم که شناخت ما از سینما و جامعه کاملتر شود.
این گونه ارتباطها و حمایت کردن از شکلگیری آنها در واقع گستره منتقدان و تحلیلگران سینمایی را از افرادی که صرفا به اسم منتقد سینمایی میشناسیم فراتر می برد و منتقدان و تحلیلگران فیلمهای سینمایی ما یک گروه بزرگتری میشوند که بهتر میتوانند هم به سینما و هم به مخاطب و رابطه بهتر آن ها با سینما کمک کند.
نظر شما